امروزه يكي از مسائل مهمي كه فكر بسياري از مسئولين و دستاندركاران نظام تعليم وتربيت كشور ما را بخود مشغول كرده است ، مسائل ناشي از نارسائيهاي نظام جديدميباشد كه منجر به افت تحصيلي دانشآموزان دبيرستانهاي دخترانه مشهد شده و خودبعنوان يك مسئله اساسي مطرح ميباشد. اين پژوهش در پي شناخت عوامل مربوط به ساختارو محتواي نظام جديد آموزش متوسطه بوده، كه زمينههاي لازم را براي افت تحصيليدانشآموزان فراهم كرده است . فرضيههايي كه بدين منظور تدوين شده عبارتند از: -1شيوه برنامه ريزي دروس در نظام جديد آموزش متوسطه يكي از عوامل مؤثر بر افت تحصيليدانشآموز محسوب ميشود. -2 تغييرات مكرر آئيننامهها و دستورالعملهاي اجرائينظام جديد آموزش متوسطه از جمله عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان است . -3 حجمزياد و سنگين دروس از جمله عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان محسوب ميشود. -4شيوههاي سنتي تدريس يكي از عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان محسوب ميشود. -5نحوه انتخاب رشته در نظام جديد يكي از عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان است .-6 عدم تمايل دانشآموزان ضعيف نسبت به ادامه تحصيل در شاخههاي كار و دانش و فنيو حرفهاي يكي از عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان است . ضمنا نگرش دبيراننسبت به هر يك از فرضيههاي فوق با سابقه خدمت آنان بررسي و رابطه ميان هر يكسنجيده شده است . جامعه اين پژوهش متشكل از كليه دبيران شاغل در دبيرستانهايدخترانه نظام جديد و كليه دانشآموزان دختر مشغول به تحصيل در اين دبيرستانها كهلااقل ترم چهارم و بيشتر بوده و در يك يا چند درس افتادهاند، در نواحي 6 گانهشهرستان مشهد است
در دوران هخامنشي، آموزش رسمي ويژهٔ روحانيان زرتشتي (موبدان)، شاهزادگان و دولتمردان بود. اما چون در آيين زرتشت آموزش و پرورش به مانند زندگي مهم شمرده شده بود، مردم ايران به پيروي از گفتار حکيمانهٔ زرتشت، يعني پندار نيک، گفتار نيک و کردار نيک، اخلاق و مهارتهاي سودمند را به فرزندان خود آموزش ميدادند. در آن زمان آتشکدهها جايگاه رسمي آموزش بودند و موبدان علاوه بر درسها مذهبي، پزشکي، رياضي و اخترشناسي نيز درس ميدادند.
نخستين دانشگاه
در دورهٔ ساساني فرهنگ و تمدن ايراني به شرق و غرب گسترش يافت. اما هنوز هم آموزش به گروهي خاص محدود ميشد. در اين دوران مهمترين مرکز علمي و آموزشي دوران باستان، دانشگاهگنديشاپور، در شهر گندي شاپور به وجود آمد. اين شهر را شاپور ساساني بنيان نهاد و تا حدود قرن چهارم پس از اسلام آباد بود. در دانشگاه گندي شاپور دانشمندان ايراني در کنار دانشمندان هندي، يوناني و رومي به فعاليت علمي و بحث و گفت و گو مشغول بودند. وقتي مدرسهٔ آتن در سال 529 ميلادي بسته شد، بسياري از دانشمندان يوناني به گندي شاپور مهاجرت کردند. در زمان خسرو انوشيروان بيمارستاني در اين شهر ساخته شد و آموزش طب ايراني، يوناني و هندي رونق گرفت.