مفهوم كارآفريني تحت الشعاع مسائل جامعه قرارگرفته وبه محيطهاي كسب وكار هنوز وارد نشده است،دراكثر كشورهاي توسعه يافته،مفهوم كارآفريني درسطح اقتصادي جاافتاده به طوري كه جوانان ميتوانند خود رابه يك قهرمان تجاري تبديل كنند ولي دركشورما كارآفريني اقتصادي بيشتر اشتباهاً بچاي ايجاد شغل بكار برده ميشود كارآفريني ازديدگاههاي مختلف مورد بررسي قرارگرفته به طوري كه پيتردراكر،مك كله لند،توماس بگلي،ديويد بويد نظرات متفاوت وگوناگون درخصوص مفهوم كارآفريني ارائه داده اند
دانشمندان ومحققان علوم مختلف اقتصادي،اجتماعي،روانشناسي ومديريت كه درمورد كارآفريني مطالعه ونظراتي ارائه كرده اند تعاريف مختلفي ازكارآفريني مطرح نموده اند كه تفاوتهاي گاه متناقضي دارندتعريفي ازكارآفرينيكه تقريباً شامل همۀ تعريفهاي ارائه شده ازآنان باشد عبارتست از
«كارآفريني فرايندي است كه فرد كارآفرين باايدههاي نو وخلاق وشناسايي فرصتهاي جديد وبابسيج منابع،مبادرت به انجام كسب وكارو شركتهاي نو،سازمانهاي جديد ونوآورو رشد يابنده نموده كه همراه باپذيرش مخاطره وريسك است ومنجر به معرفي محصول ويا خدمت جديدي به جامعه مي گردد»
اقدامات اجرايي براي حمايت فني و تكنولوژيك وتوسعه ظرفيتهاي بخش خصوصي عمدتا" با اتكا به منابع ماده 8 قانون تاسيس امكان پذير مي شود. اهم اين اقدامات بشرح زير است :
انتقال دانش فني موجود در مجموعه تحت مديريت سازمان به بخش خصوصي با حداقل هزينه،
انتقال يافته هاي حاصل از اجراي طرحهاي تحقيقاتي كه از محل ماده 8 تامين مي شود به بخش خصوصي با قيمت هاي ارزان ،
كمك به تامين دانش فني مورد نياز بخش خصوصي از خارج از كشور. دربسياري موارد مديران واحدهاي صنعتي بخش خصوصي بدليل كم تجربگي، ضعف توان مالي، ضعف توان مذاكره و .... براي عقد قرارداد انتقال دانش فني از خارج نياز به كمك دارند. در اين شرايط سازمان مي تواند بخش خصوصي را حمايت كند.