حركت به سوي استقلال و خودكفايي كشور با تلاش در جهت بهبود وضع اجتماعي و اقتصادي روستاها و مناطق عشايري از طريق توسعه كشاورزي، دامداري و صنايع روستايي ميسر ميباشد.
يكي از مسايلي كه جامعة ما امروز با آن روبروست مسئله رابطه افزايش جمعيت با تشديد نياز به سرمايه گذاري جهت ايجاد فرصتهاي اشتغال كافي توأم به منظور بهبود سطح زندگي مورد قبول ميباشد كه بدون آيندهنگري و برنامه ريزي دقيق ميتواند زمينهساز يك بحران در آينده تلقي گردد.
تا آنجا كه عملكرد گذشته نشان ميدهد اقدامي اساسي در اين خصوص صورت نگرفته و يا در صورت اقدام بصورت مقطعي و موردي بوده است كه نمونه بارز آن شهر تهران ميباشد. گسترش بيرويه شهر تهران ناشي از فقدان سياست استقرار جمعيت در سطح كشور ميباشد كه نتايجي چون رشد بيرويه جمعيت، افزايش بيكاري، كاهش سطح زندگي ، آلودگي محيط زيست و ديگر مشكلات اجتماعي را در برداشته است.
بمنظور كاهش شتاب مهاجرت روستاييان به شهرها لازمست قسمتي از فعاليتهاي صنعتي كه عموماً مواد اوليه آنها از روستاها تأمين ميشوند به مناطق روستايي سوق داده شوند.
ايجاد و توسعه صنايع روستايي و گسترش فعاليتهاي مواد غير كشاورزي با توجه به نقشي كه در توسعه روستاها دارد بعنوان يكي از راه حل هاي مناسب بايستي مورد توجه برنامه ريزان كشور قرار گيرد.