انواع ادبي، در رديف نظامهايي از قبيل سبك شناسي و نقد ادبي، يكي از اقسام جديد علوم ادبي و يا به قول فرنگي ها يكي از شعبه ها و مباحث نظريه ادبيات Theory of literature است. موضوع اصلي آن طبقه بندي كردن آثار ادبي از نظر ماده و صورت در گروه هاي محدود و مشخص است.
اگر بخواهيم به ادبيات هم از ديدگاه عملي نگاه كنيم، بايد بتوانيم آثار ادبي را طبقه بندي كنيم و انواع مشابه آثار ادبي را در طبقات مخصوصي قرار دهيم . زيرا مهمترين مختصه علم اين است كه مي تواند طبقه بندي كند. اين مهم در ادبيات به وسيله انواع ادبي صورت مي گيرد.اما در انواع ادبي هدف اصلي طبقه بندي كردن بر حسب ساختمان آثار ادبي و مختصات دروني و ساختاري آنهاست. بايد خاصه هاي مشترك دسته يي از آثار ادبي را استخراج كرد و وجوه تفارق را با دسته هاي ديگر نشان داد، و اين هدفي دشوار و ديرياب است از اين رو ناچار، گاهي به طبقه بندي كردن بر حسب صورت (مثلا تعداد ادبيات و وضع قافيه) بسنده مي شود.