هنگامي كه من در ورزش موفّق و پيروز مي شوم احساس شادي و شعف ميكند. و همچنين نيز وقتي كه در درسي موفّق مي شوم يا نمرهي خوبي ميگيرم و مورد تشويق پدر و مادر و مربيان قرار ميگيرم احساس شادي ميكنم.
بعضي چيزها هم مرا ناراحت ميكند مانند گرفتن نمرهي بد، مرگ يكي از اقوام يا دوري از خانواده و يا رنجاندن آنها باعث دلتنگي و ناراحتي من ميشود و اين احساسات مرا آزار ميدهد. در روزهاي تولّدم وقتي كه پدر و مادر يا مادربزرگ و پدربزرگم براي من كادويي تهيّه ميكنند خوشحال ميشوم. زيرا به فكر من هستند و اين احساس را دوست دارم.